بسم الله الرحمن الرحیم

شهیدحسن غیاثی

تاریخ تولد: 1346

رشته تحصیلی : کاردانی(برق)

تاریخ شهادت: 1365 ام الرساء،عملیت کربلای4

محل دفن: خواجه ربیع

فرازی از وصیت نامه شهیدغیاثی

با سلام وصلوات به حضرت صاحب العصر والزمان (عج)و درودبر امام(ره) و دورود بر شهدای پاکباخته اسلام .ای کسانی که وصیت نامه مرا  قرائت می کنید در زمانی قرار گرفته ایم که رهبری داریم که صاحب الزمان(عج) حامی اوست سعی کنید به فرامین او عمل کنید و صادقانه در راه رضای او که رضای حق سبحان و امام زمان(عج)است گام برداریدو بدانید که در معرض آزمایش های الهی قرار گرفته ایم و هر آنچه سختی که به ما می رسد آزمایش است و اگر مقاوم باشیم در این مصائب و مشکلات به خداوند توکل کنیم راه مان را بازیافته ایم و گرنه قدم در راه ضلالت نهاده ایم .

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

شهید سپهبدعلی صیاد شیرازی

تاریخ تولد: 1323، درگز  

رشته تحصیلی : دوره تخصصی توپخانه، آمریکا 

تاریخ شهادت: 21/1/1378، بدست منافقین کوردل

محل دفن: بهشت رضا

خاطره ای از شهیدصیاد شیرازی

قرار بود به شهید صیاد شیرازی درجه سرلشکری بدهند. گفتم:خب به سلامتی مبارکه، بابا. خندید، تند و سریع گفت: خوشحالم اما درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست. وقتی آقا درجه رو بذارن رو دوشم، حس می کنم ازم راضین ، وقتی ایشان راضی باشن، امام عصر(عج) هم راضین. همین برام بسه ، انگار مزد تمام سال های جنگ رو یکجا بهم دادند.

بسم الله الرحمن الرحیم

شهیدجواد دور اندیش 

تاریخ تولد:19/1/1333 

رشته تحصیلی : زیست شناسی

تاریخ شهادت: 12/2/1361

محل شهادت: عملیات بیت المقدس، خرمشهر

فرازی از وصیت نامه شهیددور اندیش

پروردگارا، تو را به فجرو عصر، به شمس وقمر، به لیل وضحی، به سماء والمرسلات قسم می دهم که حقیقت معاد را در دل های مردم و دولتمردان ما بیفکن. خدایا تو را شکر می کنم که صراط مستقیم را به من آموختی و رهین منت نمودیم تا در این راه قدم بردارم، اگر چه نتوانم بر نفسم مسلط شوم ولی یاد تو و نگریستن به چهره امامم که همواره در آرزویش بودم، باعث استواری در عقیده ام که ادامه راه امامت است می شود.

امسال نتونستم برم جنوب ولی به جاش تونستم با یک سری شهید آشنا بشم .ومن الله توفیق  

به نام خدا  

برگی از دفتر خاطرات شیخ رجبعلی خیاط

شبی در یکی از جلسات که در خانه فردی از دوستان شیخ بود، پیش از آن که صحبت های خود را شروع بکند ،احساس ضعف کرد وقدری نان خواست صاحب خانه یک عدد نان آورد شیخ آن را خورد وجلسه را شروع کرد. شب بعد فرمود: دیشب به ائمه(ع) سلام کردم ولی آنان را ندیدم. عرض کردم: چرا نمی بینم فرمودند :دیشب نصف آن نان را خوردی ضعف بر طرف شد، نصف دیگر را چرا خوردی ؟ 

شیخ با خوردن مقدار مازاد از نیاز خود از دیدن ائمه که هر شب می دیدندند محروم شدند اون وقت ما با این همه اسراف وزیاده روی که می کنیم اصلا نباید توقع داشته باشیم که بتونیم حتی برای لحظه ای ائمه رو ببینیم.

                                                                                                اللهم عجل لولیک الفرج